واژه بیابان زایی (به انگلیسی: desertification) نخستین بار توسط یک جنگلبان فرانسوی به نام اوبرویل در سال ۱۹۴۹ به کار رفت. هدف وی از کاربرد این واژه، بیان وضعیت آن بخش از جنگلهای بارانی آفریقا بود که با هدف تبدیل اراضی آن به مناطق کشاورزی، پاک تراشی و سوزانده شده و پس از رهاسازی در نهایت به درختچهزار و بوتهزارهایی مبدل میگردد.
پس از آن، اصطلاح بیابان زایی توسط کارشناسان و پژوهشگران دیگری برای تعیین وضعیت تخریب اراضی در سایر مناطق به کار گرفته شد. به مرور کاربرد این عبارت بیشتر در سرزمینهای خشک توسعه و تعمیم یافت.
بیابان زایی فرایندی است که موجب تخریب و انهدام اکوسیستمهای طبیعی گردیده و سبب کاهش تولید بیولوژیک در حد ظهور تخریب خاک (بهویژه فرسایش بادی) میشود. تا پیش از دهههای ۶۰ و ۷۰ قرن بیستم میلادی، تقریباً هیچ توجهی به این مسئلهی جهانی نمیشد. در سال ۱۹۷۷ برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) اولین کنفرانس جهانی بیابان و بیابان زدایی را برگزار کرد که به تصویب «طرح اقدام برای مبارزه با بیابانزایی» منجر شد.
تعریف بیابان زایی
اگرچه تاکنون تعاریف مختلفی برای واژه بیابانزایی ارائه شده است، شاید بتوان تعریف زیر را جامعترین آنها در نظر گرفت:
بیابان زایی عبارت است از بهم خوردن تعادل خاک، پوشش گیاهی، هوا و آب در مناطقی که دارای اقلیم خشک میباشند. عامل برهمزنی تعادل انسان است و چون در این مناطق اکوسیستمها شکنندهتر میباشند، در نتیجه بهم خورد تعادل سریعتر صورت میگیرد. این در حقیقت آستانهی بیابان زایی است و استمرار آن باعث کاهش یا نابودی توان بیولوژیکی منطقه و از بین رفتن شرایط مناسب زندگی میشود.
در تعریف بیابان زایی، اراضی شامل کلیه منابع آب و خاک محلی، سطح زمین، پوشش گیاهی و محصولات کشاورزی است. همچنین منظور از تخریب در این تعریف، بروز کاهش در توان بالقوه منابع زمینی بوده که ممکن است بواسطه یک فرآیند و یا ترکیبی از فرآیندها حادث گردد.
عوامل بیابان زایی
به طور کلی دو عامل انسان و طبیعت را میتوان علل اصلی بیابان زایی در نظر گرفت. عوامل طبیعی خود به دو دستهی عوامل اقلیمی و عوامل زمینی قابل تقسیم هستند. به این ترتیب، میتوان محورهای اصلی بیابان زایی را به صورت زیر برشمرد:
- فعالیتهای انسانی
- عوامل اقلیمی و آب و هوایی
- عوامل زمینی (زمین شناسی، ژئومورفولوژی و خاک)
با توجه به مفصل بودن این مبحث، در صورت تمایل برای آگاهی بیشتر میتوانید کتاب «مدلهای ارزیابی بیابان و بیابان زایی» را مطالعه فرمایید.
اثرات بیابان زایی
بیابان زایی بعد از دو چالش تغییرات اقلیمی و کم آبی به عنوان سومین چالش مهم جامعه جهانی در قرن ۲۱ محسوب میگردد؛ به طوری که براساس گزارشات سازمانهای بین المللی یک ششم جمعت، سه چهارم اراضی خشک و یک سوم خشکیهای سیارهی زمین در معرض پدیدهی بیابان زایی است.
تهدید و تخریب ۷۳ درصد مراتع جهان به وسعت ۳/۳ میلیارد هکتار، کاهش توان تولید خاک در ۴۷ درصد مناطق خشک جهان، غیر قابل استفاده شدن ۵۰ تا ۷۰ هزار کیلومتر مربع اراضی حاصلخیر در سال و بالغ بر ۴۲ میلیارد دلار خسارت سالانه به محصولات کشاورزی همراه با اثرات بسیار وسیع و گسترده اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به ویژه فقر گسترده و تخریب منابع پایه به عنوان تنها بخشی از آثار و پیامدهای جهانی پدیده بیابان زایی محسوب میگردد. در کشور ایران بهویژه به علت گستردگی و پیچیدگی عوامل محیطی و انسانی بیابانزا، این پدیده به سرعت در حال پیشروی است.
در مجموع میتوان موارد زیر را به عنوان عوامل مؤثر در پدیدۀ بیابان زایی نام برد:
- فرسایش بادی و آبی
- افزایش رواناب سطحی و خطر سیلاب
- پرشدن مخازن سدها از گل و لای
- شور شدن اراضی کشاورزی و کاهش حاصلخیزی خاک
- کاهش منابع آبهای سطحی و زیرزمینی
- تهدید مناطق مسکونی، صنایع، جاده و راه آهن
- تهدید سلامتی ساکنین منطقه
- تخریب محیط زیست
- فقر و مهاجرت
- نابودی پوشش گیاهی و منابع تولید علوفه
کنترل بیابان زایی
چالشهای پیش رو در کنترل بیابان زایی
با توجه به مواردی که عنوان شد، پدیدهی بیابانزایی یک مسئلهی ملّی، فرابخشی و حتی بین المللی است. در نتیجه کنترل و پیشگیری از آن در ظرف وظایف یک سازمان یا وزارتخانه نمیگنجد.
مهمترین چالش، عدم مدیریت هماهنگ کنترل عوامل انسانی بیابانزا است؛ که این مهم بهویژه باید با قانونمند شدن الزام رعایت شاخصها و معیارهای بیابان زایی توسط همۀ دستگاههای دولتی و غیردولتی و بهرهبرداران در تمام طرحها و برنامهها عینیت یابد. کمبود دستاوردهای پژوهشی در زمینه اقتصادیترین، سریعترین و مؤثرترین راههای کنترل پدیده بیابانزایی در مناطق مختلف اکولوژیک بخصوص با مشارکت جوامع محلی، بهرهبرداران، مرتعداران، کشاورزان، دامداران و … تأمین اعتبارات مورد نیاز و نیز مدیریت ناهماهنگ بخشهای تحقیق، آموزش، ترویج و اجرا از دیگر چالشهای پیشروی ما در کنترل پدیده بیابانزایی است.
راهکارهای کنترل پدیده بیابان زایی
با توجه به گستردگی مناطق تحت تأثیر و پیچیدگی عوامل محیطی و انسانی بیبان زا، وجود برنامهای هدفمند بسیار ضروری به نظر میرسد. تعدد جوامع و مشاغل مؤثر و متأثر از این پدیده و همچنین ملی و بین المللی بودن آن، مدیریت و کنترل مستمر را میطلبد. در چنین برنامهای، نقش هر یک از بهرهبرداران (مرتع داران، کشاورزان، دامداران، معدن کاوان و …) حائز اهمیت است و بدون همکاری هر یک از این بخشها، تحقق اهداف ناممکن خواهد بود.
اولین قدم برای اجرای این برنامه، الزام رعایت شاخصها و معیارهای بیابانزایی در همهی طرحها و برنامههای دستگاههای مؤثر و متأثر از پدیده بیابان زایی است. فرهنگ سازی، فقرزدایی، ظرفیت سازی و توانمند سازی جوامع محلی (روستایی و عشایری) و اقتصادی کردن واحدهای بهرهبرداری از مراتع و اراضی کشاورزی با در نظرگیری اصول و مبانی مدیریت و توسعه پایدار از مهمترین برنامههای بیابان زدایی پایدار محسوب میگردد.
منبع: کتاب مدلهای ارزیابی بیابان زایی