بررسی ژرفای زمینلرزهها و تعیین ارتباط آنها با پوشش رسوبی، پوسته بالایی و زیرین و یا بخش گوشتهای لیتوسفر، دارای اهمیت بسیار بالا در تحلیل لرزه خیزی یک ناحیه است. چراکه علاوه بر آشکارسازی عمق لایه یا لایههای لرزه خیز به عنوان کنترل کنندهی اصلی شدت زمین لرزه، وضعیت لرزه زمین ساختی و نو زمین ساختی یک ناحیه را نیز نمایان میسازد.
بررسیهای جکسون (Jackson) نشان داده که عمق لرزه خیز قارهها به ناپیوستگی موهو محدود میشود و گوشته بالایی زیر قارهها، حتی از واحد همتای خود در زیر اقیانوسها نیز سست تر است. بر این اساس، ژرفای زلزلهها در پهنه ایران زمین مورد بازبینی قرار گرفته است و نتایج زیر حاصل شده است:
- بیشترین دگرریختی در ایران زمین در پوسته متمرکز شده است. وضعیتی که با جایگاه زمین ساختی ایران در کمربند کوهزایی آلپ-هیمالیا سازگار است.
- مناطق سنندج-سیرجان، حوضه خزر جنوبی، ارومیه-دختر و دشت لوت دارای صلبیت نسبی بیشتری در پوسته هستند.
- زاگرس دارای زلزلههای عمیق گوشتهای و پوستهای نشانگر زمین ساخت ضخیم پوسته است، که پهنای منطقۀ دچار این وضعیت در زاگرس غربی کمتر از زاگرس شرقی است.
- منطقه کوهبنان دارای لرزهخیزی عمیق تا سطحی فراوان میباشد و این وضعیت، میتواند نشانگر تجدید فعالیت یک زمین درز قدیمی باشد. این وضعیت در مورد گسل نهبندان نیز با شدت کمتری صدق میکند.
- پس از زاگرس، البرز و کپه داغ و سپس شرق ایران دارای فراوان ترین زمینلرزههای کم عمق هستند. بر اساس بررسیها، دگرشکلی کلی زاگرس، البرز و کپه داغ به ترتیب متشکل از ۳۰، ۵۰ و ۷۵ کیلومتر کوتاه شدگی هستند. همچنین دگرشکلی کلی شرق ایران متشکل از ۸۰ کیلومتر حرکت راستالغز راستگرد میباشد. نرخ این دگرشکلی در کپه داغ و شرق ایران، حدود ۱۶ میلیمتر در سال است. این میزان برای زاگرس و البرز به ترتیب ۱۰ و ۹ میلیمتر بر سال برآورد شده است.
- حاشیه شمالی زون سنندج-سیرجان دارای لرزهخیزی پراکنده بوده و پنج منطقۀ کم لرزهی آن با زمین لرزههای ژرف (مربوط به پوسته زیرین)، عبارتند از: میاندوآب، کبوترآهنگ، اراک، اصفهان و سیرجان.
- وجود زمینلرزههای بسیار عمیق (ژرفای ۱۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتر و حتی بیشتر) با درنظرگیری خطای کانونی، میتواند نشانگر دوگانهشدگی پوسته در حاشیه شمالی سنندج-سیرجان و حاشیه جنوبی آن در اثر فرورانش قارهای جزئی باشد.
- پس از پوسته، بیشترین میزان دگرریختی در ایران زمین، در پوشش رسوبی متمرکز شده است. این وضعیت در درازای گسل نهبندان به حداکثر و در مکران و پشتۀ آپشرون-سیل به حداقل میزان خود رسیده است.
- مکران و آپشرون-سیل، بیشتر دارای زمینلرزههای عمیق گوشتهای و پوستهای نشانگر فرورانش هستند.
پشته آپشرون-سیل، مرز شمالی حوضه خزر جنوبی است، حوضهای که توسط کمربند کوهستانی قفقاز بزرگ، طالش، البرز مرکزی و کپه داغ احاطه شده است.

بر اساس پژوهشهای انجام شده، الگوی زمین ساختی کنونی حوضه خزر جنوبی، جوان است و به نظر میرسد از ۳-۴ میلیون سال پیش و در اثر بسته شدن نهایی حوضههای فرعی ایران و کوتاه شدگی کمربند چین خورده زاگرس، آغاز شده است. این حوضه، هماکنون در حال تخریب در اثر زیرراندگی در حاشیه غربی و شمالی خود بوده و در نهایت تبدیل به یک لبهی خمیده در گوشته بالایی میشود.
در جنوب حوضۀ خزر جنوبی و با راستای شمال باختری تا جنوب دریای سیاه، فلات کم لرزه ایران-ترکیه قرار دارد. ظاهراً، برخورد عربستان-اوراسیا، سبب جنبش راستالغزی راستگرد در فلات ایران-ترکیه و راندگی در قفقاز بزرگ شده است.
منبع: کتاب لرزه زمین ساخت کاربردی – دکتر مهران آرین